....من موسي صدر را به خوبي از نزديك مي شناختم. در سال ۱۹۷۲ يونسكو مي خواست با روحانيان مذاهب دنيا ارتباط برقرار كند. رنه مائو، مدير كل وقت يونسكو، از من در باره روحانيون شيعه در ايران پرسيد. گفتم از ايران هر كسي را بخواهيد دعوت كنيد، ساواك نظر خواهد داد. بهتر است از ايران صرف نظر كنيد و به جاي آن از شيعيان لبنان موسي صدر را برگزينيد تا او نماينده جهان تشيع باشد. مائو از من خواست مدتي كه موسي صدر در پاريس است، همراه او باشم و راهنمايي اش كنم. اين فرصتي شد براي ديدار و آشنايي نزديك با وي.
بايد اعتراف كنم كه هيچ روحاني أي در ميان ايراني ها به دانش و بينش موسي صدر نديدم. محضري بسيار شيرين و استثنايي داشت. در كنفرانسي كه آن سال برگزار شد، روحانيان و نمايندگان مختلف تحت تاثير شخصيت و منش موسي صدر قرار گرفتند. به همين دلايل بود كه او در ميان شيعيان لبنان محبوبيت خاصي به دست آورده بود و حتي در هر كشور مسلماني كه وارد مي شد، ميهمان سلطان يا رئيس جمهور آن كشور بود. او توانست در لبنان به طور ريشه أي به وضع شيعيان رسيدگي كند. مجلس اعلاي شيعيان را تاسيس كرد و به عنوان رئيس منتخب شيعيان، هم طراز رئيس جمهور و رئيس مجلس لبنان قرار گرفت. به من مي گفت مي خواهد هر چه زودتر مسئولان لبنان را وادار به سرشماري كند، چون معتقد است تعداد شيعيان از مسيحي ها و اهل سنت بيشتر است ولي از امتيازات كمتري برخوردارند. او مدعي بود كه آمريكايي ها و اروپايي ها به مسيحيان، و همه كشورهاي عربي به اهل سنت كمك مي كنند ولي شيعه غريب افتاده است.
کتاب آن حکایتها ص۱۲۳