هیئت بلند پایه ایرانی، پیام کتبی عذرخواهی ایران را به دولت کویت تسلیم میکند.
نویسنده: علیرضا محمودی
۱. خبر کوتاه است اما بسیار تأمل برانگیز: «هیئت بلند پایه ایرانی، پیام کتبی عذرخواهی ایران را به دولت کویت تسلیم میکند.» دبیر سوم سفارت کویت در تهران از سوی افراد ناشناس مورد حمله قرار میگیرد. سفارت کویت به شدت به دولت ایران اعتراض میکند. وزیر امور خارجه کویت، حمله به دیپلماتشان را به مثابه «حمله به کل کشور کویت» میداند ایران عذرخواهی میکند، اما نخست وزیر کویت در نشست کابینه خواهان عذرخواهی رسمی و مکتوب دولت ایران میشود. ایران در پاسخ به تمایل شیخ صباح، هیئت بلند پایه ایرانی را عازم کویت خواهد کرد تا عذرخواهی رسمی و مکتوب دولت ایران را تقدیم دولت کویت کند. [۱]
کویت یکی از کشورهای کوچک حاشیه خلیج فارس است؛ کشوری که حدوداً سه میلیون نفر جمعیت دارد و تنها یک سوم از این جمعیت اصالتاً کویتی هستند. از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب کویت مجموعاً کمتر از ۴۰۰ کیلومتر است. جالب اینجاست که کشورهای کوچک حاشیه خلیج فارس چون بحرین، امارات، قطر و کویت همواره از ایران حساب بردهاند.
۲. چند سال پیش در حادثه کشته شدن زهرا کاظمی، خبرنگار ایرانی الاصل کانادایی، دولت کانادا روابط خود را با ایران به شدت محدود کرد و رابطه خود را با ایران به بررسی سه موضوع تقلیل و به دیپلماتهای خود دستور داد تنها در این سه زمینه مشخص که یکی از آنها پیگیری مسئله خبرنگار مقتول بود، با دولت ایران به گفتگو بپردازند.
۳. بیست و نه سال از ربودن امام موسی صدر در کشور لیبی گذشته است. طی این مدت دولت جمهوری اسلامی نه تنها سفیر لیبی را احضار نکرده، نه تنها خواهان عذرخواهی رسمی و مکتوب لیبی نشده، بلکه رئیس جمهور اسلامی ایران، عاشقانه قذافی و فرستادگانش را به آغوش میکشد. دولت نه تنها لیبی را به جرم ربودن یک شهروند جلیل القدر ایرانی محکوم نمیکند، بلکه با نخست وزیر لیبی راههای گسترش روابط را بررسی میکنند و جالبتر آنکه نخست وزیر لیبی نیز ابراز امیدواری میکند برخی مسائل فیما بین که سبب تأخیر در گسترش روابط شده، از میان برود تا بتوان سطح روابط را ارتقا داد.
۴. ندای شهید دکتر چمران هنوز در گوشها است که «مگر ما به خاطر خدا قیام نکردهایم؟ مگر به راه علی و حسین نمیرویم؟ مگر نمیخواهیم که ارزشهای خدایی را استقرار دهیم؟ چگونه میخواهیم که انقلاب اسلامی ایران را با کثافات مجرمین آلوده کنیم؟ چگونه میتوانیم طهارت و اخلاص بینظیر شهدای انقلاب ایران را لجن آلود کنیم؟ معمر قذافی رئیس دولت لیبی، با کمال بیشرفی و بیانصافی، هفت ماه پیش رهبر شیعیان را دزدیده است. راستی حرام است که طهارت انقلاب ما به کثافات این جنایتکاران آلوده گردد. راستی حرام است که این مصلحتطلبان بیدین، انقلاب اسلامی ایران را ملعبه سیاستبازیهای خود کنند تا در دنیای ظلمانی و طوفانی موجود ندای اسلام و انقلاب در دهند و ستمدیدگان محروم و مظلوم را بفریبند.» [۲]
و هنوز فریاد شهید آیت الله صدوقی به گوش میرسد که «متأسفانه شنیده شده که یک عده در ایران دست و پا میکنند که روابط بین دولت لیبی و ایران برقرار شود. با اینکه گویا مراجع محترم گفته بودند که تا تکلیف امام موسی صدر روشن نشود، دولت ایران حق ایجاد روابط با دولت لیبی را ندارد. ولی جمعی هستند که اصرار در این امر دارند، حالا چه اصرار دارند بر این معنا، من هنوز نتوانستم بفهمم که وجه اصرارشان چیست؟ معنی ندارد که چنین شخصیت بزرگواری در آنجا محبوس باشد و دولت ایران هم هیچ نگوید. صلاح کشور شیعه، صلاح شیعیان دنیا و صلاح دولت ایران نیست که تا زمانی که از این مرد بزرگ خبر صحیحی به دست نیامده با لیبی پیمانی ببندند.» [۳]
هنوز فراموش نشده که ۱۹۹ تن از بزرگترین علما و روحانیون حوزههای علمیه، رؤسای دانشگاه، اساتید و پژوهشگران و در یک کلام نخبگان کشور در نامهای به رئیس جمهور وقت خواهان اتخاذ تدابیر دیپلماتیک شایسته جهت ابراز نارضایتی ایران از عملکرد دولت لیبی شدند. [۴]
و هنوز فراموشمان نشده که حضرت امام خمینی (ره) هرگز حاضر نشدند قذافی را به حضور بپذیرند.
۵. مقام معظم رهبری «عزت، حکمت و مصلحت» را «یک مثلث الزامی برای چارچوب ارتباطات بینالمللی» میدانند. آیا پیگیری جدی این قضیه مصداق بارز تحقق این سه اصل در دیپلماسی خارجی نیست؟ پیگیری سرنوشت امام موسی صدر بیانگر حکمت است یا عدم پیگیری؟ آزاد کردن ایشان از زندان لیبی نشانه عزت جمهوری اسلامی است یا در بند ماندن ایشان؟ برخورد همه جانبه، اصولی، منطقی و استفاده از تمام ظرفیتها و نیروهای موجود در کشور نشانگر اقتدار است یا ملاحظه کاری و اهمال؟ و آیا پاسخ دادن به مطالبات علما، مراجع و چهرههای مطرح علمی، فرهنگی و سیاسی کشور که تجلی آن نامه نخبگان خطاب به دولت جمهوری اسلامی است، رعایت مصلحت است یا پاسخ ندادن به این مطالبات؟
اینگونه قرار است الگوی دنیا باشیم؟!! بد نیست نیم نگاهی به همین کشور کوچک کویت بیندازیم تا شاید درس دیپلماسی را از آنها بیاموزیم.
کاهلی و سستی دولتمردان، سبب شده که نسل جوان با شماتت بگویند:
میخانه اگر ساقی صاحبنظری داشت
میخواری و مستی ره و رسم دگری داشت
پینوشتها:
[۱] خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرن، ۳۰/۳/۸۶
[۲] رک به: پایگاه فرهنگی روایت صدر، www. revayatesadr. ir
[۳] یادنامه امام موسی صدر، مصاحبه با شهید آیت الله صدوقی
[۴] پایگاه اطلاع رسانی امام موسی صدر، www. imamsadr. ir